زیگموند فروید (۱۹۳۹–۱۸۵۶) پدر روانکاوی، اختلال پارانویا را خاص روشنفکران میداند و میگوید: «بیماران پارانویا که عموماً افراد مجرد و از زمره روشنفکراناند، از شک و بدگمانی خود رنج میبرند، از دشمنان خیالی وحشت دارند و برای مبارزه با آنان، تلاش و وسایل بکر و بدیعی ابداع میکنند.»[۱۴] ناگفته پیداست این مفهوم فروید را نمیتوان به تمام گروه روشنفکری تعمیم داد و از طرف دیگر نیز نمیتوان مصادیق بارز رفتار پارانوئیدی را در کثیری از روشنفکران و سردمداران افکار بلند بشری نادیده گرفت. نمونهای از افراد متفکّر که به این بیماری دچار بودهاند میتوان به آیزاک نیوتن، فیزیکدان و ریاضیدان سرشناس بریتانیایی اشاره کرد. اینجاست که با صرف نظر از مفهوم «بیماری» که به نوعی اختلال روانی آن هم به تنها تعداد کمی از افراد جوامع اشاره دارد، میتوان با تعدیل این مهم، آن را به تمامی افراد بشری تعمیم داد و آن را امر طبیعی دانست، چرا که سوءظن در حد کوچکی لازمه تعامل و تصمیمگیری درست است.
این نشانه معمولا تنها در یک طرف بدن رخ میدهد و محل علائم به این بستگی دارد که ویروس در کدام توزیع پوستی تاثیر میگذارد.
خانه آهنگ ها پلی لیست آلبوم ها موزیک ویدیوها نقدها
شاید فروید به این دلیل پارانویا را دربارهٔ روشنفکران مطرح میکند که روشنفکران افرادی هستند که قدم به مناطق ممنوعه میگذارند، به مطلق تردید دارند، به مقدسات حملهور میشوند، از تابوها عبور میکنند، علیه حکومت میشورند، جانب محرومان و رنجدیدگان را میگیرند و نه تنها از برخورداران قدرت و ثروت طرفداری نمیکنند، بلکه استبداد و دیکتاتوری را به چالش میخوانند که بازخورد این امر سبب شکلگیری «توهم توطئه» در آنان میشود و برای خنثی کردن توطئههای دشمن فرضی به واکنشهای پارانوئیدی پناه میبرند تا از این مجرا امنیت روانی خود را بازیابند.
این امر میتواند باعث درد، قرمزی، تورم در داخل و اطراف چشم و نیز از دست دادن موقتی و یا دائمی بینایی شود.
ثانیاً پارانویا را جزء اجتنابناپذیر اندیشهٔ صاحبان افکار بلند و انتزاعینگر بهشمار آورد تا ضمن صحه گذاشتن بر این فرض فروید، منظور او را به درستی فهمید. از این رو با مراجعه به زندگینامهٔ روشنفکران و نفوذ در لایههای زیرین و پنهانی زندگی و افکار آنان، شاید به جرئت بتوان گفت افرادی همچون گالیله، ژان ژاک روسو، نیچه، شوپنهاور، کافکا، همینگوی، تولستوی، فروید و… اگرچه از اختلال شخصیت پارانوئیدی به دور بودهاند لیکن اندیشههای پارانوئیدی داشتهاند و آن را در گفتهها و نوشتههای خود تصویر کردهاند.
سه مؤلفه شناخت پارانویا عبارتند از الف) سوءظن بیپایه و بر اساس این فرض که دیگران میخواهند از آنها سوء استفاده کنند، به آنها آسیب برسانند یا در پی فریب آنها را هستند؛ ب) درگیری ذهنی توأم با شک و تردید نسبت به دوستان یا وابستگان و تردید نسبت به وفاداری یا صداقت آنها؛ ج) عدم اعتماد به دیگران به خاطر ترس بیپایه و تصور اینکه دیگران قصد دارند از اطلاعات خصوصی در مورد زندگی آنها سوءاستفاده کنند (رابینز ۱۹۹۷، ص ۳). دیدگاه امیل کریپلین، روانپزشک آلمانی، دربارهٔ پارانویا[ویرایش]
شکاکیت بیش از حد داشتن. حمام رفتن در بیماری زونا به عنوان مثال، فکر میکنند که افراد دیگر دروغ میگویند یا طرحهایی برای تقلب کردن علیه آنها دارند.
در روابط خود با دیگران سرد و غیرصمیمی هستند و برای جلوگیری از خیانت می توانند، کنترلگر و حسود باشند.
بهعلاوه، علائم آن میتواند در صورت، چشم، دهان و گوش هم ظاهر شود یا روی بعضی از اندامهای داخلی تأثیر بگذارد.
تمام حقوق برای شرکت رسالت سلامت ایرانیان (رسا) محفوظ است.
داروهایی را برای سرکوب سیستم ایمنی، از جمله داروهای شیمیدرمانی مصرف میکنند.
به همین دلیل، روانشناسان معمولاً فرد مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید را تا بعد از ۱۸ سالگی تشخیص نمی دهند.
پارانوئید یک اختلال رایج است که ممکن است مشکلاتی جدی برای فرد و اطرافیان او ایجاد کند. افرادی که به این اختلال مبتلا هستند، معمولا در زندگی شخصی، شغل و سایر روابط خود دچار مشکل میشوند و نمیتوانند زندگی راحتی را تجربه کنند. اکثر این افراد نسبت به درمان مقاومت میکنند و احساس نمیکنند که مشکلی جدی دارند.